کلمه جو
صفحه اصلی

منقشر

فرهنگ فارسی

باز گردیده مثل پوست درخت و جز آن . پوست کنده شده و پوست باز شده .

لغت نامه دهخدا

منقشر. [ م ُ ق َ ش ِ ] ( ع ص ) بازگردیده ، مثل پوست درخت و جز آن. ( آنندراج ). پوست کنده شده و پوست بازشده. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به انقشار شود.


کلمات دیگر: