اِدَّخَرَ
اندوخت
فارسی به عربی
فرهنگ فارسی
اندوختن
لغت نامه دهخدا
اندوخت. [ اَ ] ( مص مرخم ) اندوختن. ( ناظم الاطباء ).
گویش اصفهانی
تکیه ای: pasofteš ka
طاری: pasofteš ka
طامه ای: gerdey ke
طرقی: gerdeš/ pasofteš ka
کشه ای: ǰa:meš ka
نطنزی: gerdeš ka
پیشنهاد کاربران
جمع کرد
ذخیره کرد
جمع آوری کردن
پر کردن
یاد گرفت
اضافه کردن
معنی اندوخت یاد گرفتن یا ذخیره کردن
اندوخت به معنی جمع اوری کردن ذخیره کردن
معنی اندوخت
یعنی
یاد گرفتن
یعنی
یاد گرفتن
یاد گرفتن و آموختن چیزی یا مطلبی. جمع آوری کردن مطلب هایا هرچیز دیگری. . .
جمع زخیره کردن و یادگرفتن
معنی این کلمه *جمع کردن*هست
اندوخت دو معنی دارد
یکی
*جمع کردن* یا* اندوختن*
دیگری
*یاد گرفتن*یا*اموختن*
یکی
*جمع کردن* یا* اندوختن*
دیگری
*یاد گرفتن*یا*اموختن*
حاصل کرد
The meaning of Clemondokht is:it's achieved.
اندوخت یعنی فکر کردن
اندوخت : جمع کردن
اندوختن، انداختن
گرد آوری کرد
جمع کرد
ذخیره کرد
ذخیره کرد
جمع کردن یه چیزی
Collecter quelque chose
Collecter quelque chose
پس انداز کردن
جمع اوری . گرد اوری. جمع کردن 😐
جمع کرد ، گرد اوری کرد ، پس انداز کرد
ذخیره کردن
اندوخت یعنی جمع کرد
اندوخت جمع کرد میشه
به معنی � جمع کردن �🦋☁️
کلمات دیگر: