فرفری
فارسی به انگلیسی
curly, wavy
crinkly, curly
فارسی به عربی
غریب , مجعد
مترادف و متضاد
ترد، مجعد، پرچین و شکن، فرفری
چین دار، مجعد، فرفری، حاشیه دار، فردار
چین دار، مجعد، فرفری، حاشیه دار، فردار
مجعد، فرفری
فرفری
فرفری، پیچ خورده
فرهنگ فارسی
( صفت ) مجعد ( موی )
فرهنگ معین
(فِ فِ رْ ) (ص نسب . ) (عا. ) موی مجعد، موی پر پیچ و تاب .
کلمات دیگر: