کلمه جو
صفحه اصلی

قال گذاشتن


برابر پارسی : چشم به راه گذاشتن

فارسی به انگلیسی

to leave in the lurch, to keep waiting too long


abandon, desert, fail


abandon, desert, fail, to leave in the lurch, to keep waiting too long

مترادف و متضاد

walk out (فعل)
ترک گفتن، اعتصاب کردن، قال گذاشتن، کاری را ناگهان ترک کردن

فرهنگ فارسی

یا کسی را قال گذاشتن . ۱ - او را منتظر گذاشتن و نیامدن ۲ - کسی را در قبول ضمانت یا کفالتی فریب دادن و خود را از میانه جستن .

لغت نامه دهخدا

قال گذاشتن.[ گ ُ ت َ ] ( مص مرکب ) کنایت از کسی را در برابر عمل انجام شده قرار دادن. او را در قبول ضمانت یا کفالتی فریب دادن و خود از میانه جستن. رجوع به غال شود.

اصطلاحات

معنی ضرب المثل -> قال گذاشتن
کسی را که تنها یا به انتظار گذاشتن و به دنبال کار خود رفتن.

پیشنهاد کاربران

Stand someone up; Leave someone hanging; Hang someone out to dry; Leave someone high and dry; Leave someone in the lurch


کلمات دیگر: