کلمه جو
صفحه اصلی

قابل سکنی

فارسی به انگلیسی

habitable, inhabitable, livable, Liveable


فارسی به عربی

سکنی , صالح للسکن , غیر صالح للسکن

مترادف و متضاد

residential (صفت)
محلی، قابل سکنی، مسکونی، وابسته به اقامت

habitable (صفت)
قابل سکنی

inhabitable (صفت)
قابل سکنی


کلمات دیگر: