مترادف فجیع : جانگداز، دردناک، رقت آور، رقت بار، فاجعه آمیز، مصیبت بار، ناگوار، هولناک
برابر پارسی : دردناک، ناگوار، جانگداز
فجیع
مترادف فجیع : جانگداز، دردناک، رقت آور، رقت بار، فاجعه آمیز، مصیبت بار، ناگوار، هولناک
برابر پارسی : دردناک، ناگوار، جانگداز
فارسی به انگلیسی
tragic, calamitous
abhorrent, calamitous, grievous, gruesome, heinous
فارسی به عربی
فادح , ماساوی , مفجع
مترادف و متضاد
شنیع، زشت، شریر، فجیع، تاثر اور
غیر منتظره، غیر مترقبه، فجیع، ناگاه
مصیبت امیز، مهلک، خطر ناک، فجیع، پربلا
غم انگیز، فجیع، محزون، حزن انگیز
مصیبت بار، خطر ناک، فجیع، پربلا، بدبختی اور
فجیع
فجیع، غمگین، نژند، دلتنگ، محزون، اندوهناک، پژمرده، مکدر، سوزناک، غمناک، اندوگین، افسرده و ملول
جانگداز، دردناک، رقت‌آور، رقت‌بار، فاجعه‌آمیز، مصیبت‌بار، ناگوار، هولناک
فرهنگ فارسی
دردناک درعربی فاجع میگویند
( صفت ) دردناک جانگداز رقت آور : فلان را به وضعی فجیع کشتند . توضیح در عربی به جای آن فاجع مستعمل است .
( صفت ) دردناک جانگداز رقت آور : فلان را به وضعی فجیع کشتند . توضیح در عربی به جای آن فاجع مستعمل است .
فرهنگ معین
(فَ ) [ ازع . ] (ص . ) دردناک ، ناگوار.
لغت نامه دهخدا
فجیع. [ ف َ ] ( از ع ، ص ) در تداول فارسی ، دردناک. اسف بار. جانگداز. رقت آور، چنانکه گوییم : فلان را به وضعی فجیع کشتند.
فرهنگ عمید
دردناک، آزاردهنده، ناخوشایند.
پیشنهاد کاربران
" سهمناک"
کلمات دیگر: