کلمه جو
صفحه اصلی

فرستنده

فارسی به انگلیسی

consignor, emitter, mailer, sender, transmitter

sender


emitter, mailer, sender, transmitter


فارسی به عربی

مرسل

مترادف و متضاد

transmitter (اسم)
انتقال دهنده، فرستنده، مخابره کننده، منتقل کننده، فرا فرست

forwarder (اسم)
گاراژ دار، فرستنده

sender (اسم)
فرستنده

فرهنگ فارسی

( اسم ) آنکه کسی یا چیزی را به جایی فرستد گسیل دارنده جمع : فرستندگان .

فرهنگ معین

(فِ رِ تَ دِ یا دَ ) (ص فا. ) ۱ - آن که چیزی را به جایی می فرستد، گسیل دارنده . ۲ - دستگاهی که به کمک امواج الکترومغناطیس ، صوت یا تصویر قابل دریافت منتشر می کند.

لغت نامه دهخدا

فرستنده.[ ف ِ رِ ت َ دَ / دِ ] ( نف ) آنکه میفرستد. ( یادداشت به خط مؤلف ). باعث. ( مهذب الاسماء ). مرسل. که کسی یاچیزی را به جایی فرستد. مقابل فرستاده :
که ایدر فرستنده تو که بود
که را خواستی زین دلیران بسود.
فردوسی.
به زنهار گفتش که کام توچیست
فرستنده تو بدین جای کیست.
نظامی.
جوابی که آن کان فرهنگ سفت
فرستاده شد با فرستنده گفت.
نظامی.
رجوع به فرستاده شود.

فرهنگ عمید

۱. آن که کسی یا چیزی را به جایی می فرستد: فرستندۀ نامه.
۲. دستگاهی که امواج الکترومغناطیسی صوتی و تصویری را برای گیرنده ها می فرستد.

دانشنامه عمومی

فرستنده رادیویی (به انگلیسی: Radio Transmitter) یک دستگاه الکترونیکی است که معمولاً با کمک آنتن و تابش الکترومغناطیسی سیگنالی (مانند سیگنال رادیویی، تلویزیونی) را مخابره می کند. این دستگاه پس از مدولاسیون سیگنال ارسالی روی یکی از باندهای VHF , UHF , AM , FM آن را برای ارسال به آنتن می فرستد.
ویکی پدیای انگلیسی

فرستنده (فیلم ۲۰۱۷). فرستنده (به تامیلی: Mersal) فیلمی محصول سال ۲۰۱۷ و به کارگردانی آتلی کومار است. در این فیلم بازیگرانی همچون ویجای، نیتیا منن، اس.جی سوریا، سامانتا روت پرابو، کجال آگاروال، وادیولو ایفای نقش کرده اند.
۱۸ اکتبر ۲۰۱۷ (۲۰۱۷-10-۱۸)

دانشنامه آزاد فارسی

دستگاهی برای تبدیل امواج صوتی به امواج الکتریکی یا تولید امواج حاملی با بسامد رادیویی و سوارکردن اطلاعات روی این امواج و تغذیۀ آن به آنتن، به منظور پخش در فضا.

فرهنگستان زبان و ادب

{shipper} [حمل ونقل دریایی] شخص حقیقی یا حقوقی که با خط کشتی رانی یا مالک کشتی برای حمل کالا قرارداد می بندد
{transmitter} [مهندسی مخابرات] افزاره ای که داده های مخابراتی را تولید می کند و در مسیرهای انتقال قرار می دهد

واژه نامه بختیاریکا

فشنا


کلمات دیگر: