کلمه جو
صفحه اصلی

عقیق ناب

فرهنگ فارسی

کنایه از لب معشوق کنایه از شراب انگوری

لغت نامه دهخدا

عقیق ناب. [ ع َ ق ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از لب معشوق. ( برهان ) ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). || کنایه از شراب انگوری. ( برهان ) ( آنندراج ). کنایه از شراب سرخ. ( انجمن آرا ). || کنایه از اشک خونین عاشق. ( برهان ) ( از آنندراج ).


کلمات دیگر: