کلمه جو
صفحه اصلی

فضولی بیع

فرهنگ فارسی

فروختن متاع و ملک دیگری بلا استرضای او .

لغت نامه دهخدا

فضولی بیع. [ ف ُ ی ِ ب َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) فروختن متاع و ملک دیگری بلااسترضای او. ( آنندراج ).


کلمات دیگر: