( عقیق آگین ) عقیق نشان آکنده از عقیق
عقیق اگین
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( عقیق آگین ) عقیق آگین. [ ع َ ] ( ص مرکب ) عقیق نشان. آکنده از عقیق :
تا بدان وقتی که همچون گوی سیمین گشت سیب
نار همچون حقه گرد عقیق آگین شود.
تا بدان وقتی که همچون گوی سیمین گشت سیب
نار همچون حقه گرد عقیق آگین شود.
فرخی.
کلمات دیگر: