کلمه جو
صفحه اصلی

علاءالملک

لغت نامه دهخدا

علاءالملک. [ ع َ ئُل ْ م ُ ] ( اِخ ) ( امیر... ) نقیب از نقبای شهر مشهد در عهد سلطان حسین میرزا. ( از حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 333 ).

علاءالملک. [ ع َ ئُل ْ م ُ ] ( اِخ ) شرف الدین میرک ( یا امیرک ). وی امارت چغانیان داشت و کارهای بانام کرد و ولایت فیروزکوه را مستخلص کرد. و در ابتدای کار او را در زندان خشک خوارزم محبوس کرده بودند و مدتی مدید در آن حبس بماند. و او همانست که حکیم جنتی بیا، که از لطیف طبعان نخشب است در حق وی مدایح دارد. ( از لباب الالباب ج 1 ص 148 و 330 و ج 2 ص 394 ).

علاءالملک . [ ع َ ئُل ْ م ُ ] (اِخ ) (امیر...) نقیب از نقبای شهر مشهد در عهد سلطان حسین میرزا. (از حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 333).


علاءالملک . [ ع َ ئُل ْ م ُ ] (اِخ ) شرف الدین میرک (یا امیرک ). وی امارت چغانیان داشت و کارهای بانام کرد و ولایت فیروزکوه را مستخلص کرد. و در ابتدای کار او را در زندان خشک خوارزم محبوس کرده بودند و مدتی مدید در آن حبس بماند. و او همانست که حکیم جنتی بیا، که از لطیف طبعان نخشب است در حق وی مدایح دارد. (از لباب الالباب ج 1 ص 148 و 330 و ج 2 ص 394).


دانشنامه عمومی

علاءالملک یک لقب قاجاری است و ممکن است به یکی از افراد زیر اشاره داشته باشد:
عبدالله خان علاءالملک، از وزرا و مستوفیان دوره قاجار
میرزا محمود علاءالملک، چهارمین وزیر علوم ایران


کلمات دیگر: