طایف. از طوایف ناحی. سراوان کرمان
سر کوهی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
سرکوهی. [ س َ ] ( اِخ ) تیره ای از ایل بویراحمدی کوه کیلویه فارس. ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 88 ).
سرکوهی. [ س َ ] ( اِخ ) طایفه ای از طوایف ناحیه سراوان کرمان. ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 98 ).
سرکوهی. [ س َ ] ( اِخ ) تیره ای از طایفه خدیوی ممسنی فارس. ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 90 ).
سرکوهی. [ س َ ] ( اِخ ) طایفه ای از طوایف ناحیه سراوان کرمان. ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 98 ).
سرکوهی. [ س َ ] ( اِخ ) تیره ای از طایفه خدیوی ممسنی فارس. ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 90 ).
کلمات دیگر: