( مصدر ) ۱ - از خواب برخاستن بیدار شدن . ۲ - سفر کردن مسافر شدن .، از خواب برخاستن و بیدار گردیدن یا کنایه از مسافر شدن .
سر برگرفتن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
سر برگرفتن. [س َ ب َ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) از خواب برخاستن و بیدار گردیدن. ( برهان ) ( رشیدی ) ( انجمن آرا ) :
پهلومنه که یاری پهلوی توست آری
برگیر سر که این سر خوش زآن سر است امشب.
پهلومنه که یاری پهلوی توست آری
برگیر سر که این سر خوش زآن سر است امشب.
مولوی ( کلیات شمس چ دانشگاه ص 187 ).
|| کنایه از مسافر شدن. ( برهان ).کلمات دیگر: