انکار کردن ٠ کنایه از انکار کردن ٠ مرادف چانه زدن ٠
بینی زدن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
بینی زدن. [ زَ دَ ] ( مص مرکب ) انکار کردن. ( بهار عجم ). کنایه از انکار کردن. ( آنندراج ). مرداف چانه زدن :
ور اشارتهاش را بینی زنی
مرد پنداری و چون بینی ، زنی.
ور اشارتهاش را بینی زنی
مرد پنداری و چون بینی ، زنی.
مولوی.
کلمات دیگر: