کلمه جو
صفحه اصلی

معصفر پوش

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - زرد پوش . ۲ - سرخ پوش : گه معصفر پوش گردد گه طبر خون تن شود گاه دیباباف گردد گه طرایف گر شود . ( فرخی )

لغت نامه دهخدا

معصفرپوش. [ م ُ ع َ ف َ ] ( نف مرکب ) زرد. زردرنگ :
گه معصفرپوش گردد گه طبرخون تن شود
گاه دیباباف گردد گه طرایف گر شود.
فرخی.


کلمات دیگر: