کلمه جو
صفحه اصلی

اصحاب جزایر

فرهنگ فارسی

بر گروهی از جنگاوران اسلام اطلاق میشد که جزایر اطراف فارس را تصرف کرده بودند و در آن هنگام که علائ حضرمی عامل عمر بن خطاب بر بحرین بود هرثمه بن عرفجه بارقی را بفارس فرستاد و او ازین دیار جزیره بنام لارو را تصرف کرد و چون این خبر به عمر رسید به علا نامه نوشت که عتبه بن فرقد سلمی را بمدد هرثمه بفرستد و این گروه را اصحاب جزایر خواندند .

لغت نامه دهخدا

اصحاب جزایر. [ اَ ب ِج َ ی ِ ] ( اِخ ) بر گروهی از جنگاوران اسلام اطلاق میشدکه جزایر اطراف فارس را تصرف کرده بودند، و در آن هنگام که علاء حضرمی عامل عمربن خطاب بر بحرین بود هرثمةبن عرفجه بارقی را به فارس فرستاد و او از این دیار جزیره ای بنام لارو را تصرف کرد و چون این خبر به عمر رسید به علا نامه ای نوشت که عتبةبن فرقد سلمی را بمدد هرثمه بفرستد و این گروه را اصحاب جزایر خواندند. ابن البلخی آرد: نامه ای نبشت [عمر] سوی علاء حضرمی تا عتبةبن فرقد السلمی را بمدد هرثمةبن جعفر البارقی فرستاد تا با دیگر اصحاب جزایر جنگ میکردند. ( فارسنامه ابن البلخی چ طهرانی ص 93 ). و رجوع به فتوح البلدان بلاذری چ مصر ص 393 شود.


کلمات دیگر: