که معشوقه را پرستد . معشوقه باز
معشوقه پرست
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
معشوقه پرست. [ م َ ق َ / ق ِ پ َ رَ ] ( نف مرکب ) که معشوقه را پرستد. معشوقه باز. که معشوقه را بسیار دوست دارد :
سخن غیر مگو با من معشوقه پرست
کز وی و جام میَم نیست به کس پروائی.
سخن غیر مگو با من معشوقه پرست
کز وی و جام میَم نیست به کس پروائی.
حافظ.
کلمات دیگر: