کلمه جو
صفحه اصلی

معرکه ساز

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه معرکه بر پا کند ( اعم از ریسمان باز حقه باز درویشی که شمایل انبیا و اولیا را نشان دهد ) .

لغت نامه دهخدا

معرکه ساز. [ م َ رَ ک َ / م َ رِ ک ِ ] ( نف مرکب ) معرکه گیر. ( آنندراج ). رجوع به معرکه گیر شود.


کلمات دیگر: