کتابی است در تاریخ طبرستان تالیف ابن اسفندیار این کتاب با نامه تنسر آغاز و بدومین سلسله باوندیه ختم میگردد . متن کتاب در دو جلد در تهران بطبع رسیده و ترجمه انگلیسی آن نیز توسط ادواردبرون منتشرشده. تاریخ طبرستان و رویان و مازندران: تالیف ظهیرالدین مرعشی که بسال ۸۸۱ ه. ق در تاریخ نواحی مذکور تالیف شده و بطبع رسیده است.
تاریخ طبرستان
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
این مقاله به تاریخ طبرستان می پردازد.
تاریخ طبرستان، ابن اسفندیار.
مازندران و استرآباد، رابینو.
سکه های مازندران، احسان خلیلی.
مازندران و شاهنامه، صادق کیا.
تاریخ رویان، اولیاءالله آملی.
تاریخ طبرستان، احمد کسروی.
گاوباریان و پادوسبانیان، چراغعلی اعظمی سنگسری.
واقعه قلعه شیخ طبرسی، سیامک ذبیحی مقدم.
مازیار، صادق هدایت و مجتبی مینوی.
ساکنان قدیم غرب دریای مازندران کادوسیان بودند. در منطقه میانی و شرقی دریای مازندران اقوام آنریاک - مردویی و تپورها ساکن بوده که بعدها ایرانیان آن را تپورستان و با آمدن اعراب این منطقه را طبرستان نامیدند. نمی توان گفت این اقوام کی و از کجا آمده اند اما به نظر استرابون، تپورها در حد فاصل آماردها و هیرکانیه (یعنی میان آمل و گرگان امروزی) زندگی می کردند؛ اما دیاکونف نوشته: «تپورها در هیرکانیه ساکن بودند و تحت نفوذ هیرکانیان.» مرز شرقی آن ها استرآباد و مرز غربی آن ها از چالوس بود. از این رو مازندران بخشی از تپورستان است که مرکز آن شهر تاریخی ساری بوده و هست. اراستوفن می نویسد: «قبیله هایی که در کناره دریای کاسپین بودند چنین اند: هیرکانیان-آماردها-آناری ها-کادوسها-آلبانیها-کاسیان.» وی هم چنین نوشته: «تپورها قبیله ای بودند که در سرزمین هیرکانی ساکن و جزو قبایل کنار دریا نبودند.» ظاهراً ایشان قبایل گسترده ای بودند که با آمدن آریایی ها عقب رانده شدند. در مسکوکات سلاطین مستقل مازندران که خود سکه می زدند نام پادشاه تاپورستان آمده است. قوم جل یا گل هم از سفیدرود تا لومیر سکنی داشتند که نام گیلان از نام آن ها بهره گرفته. قوم دیگر مارد یا مازد یا آمارد که از سمت آمل به غرب سکونت داشتند و گویند نام آمل از نام آمارد گرفته شده است.بنابر گزارش بطلمیوس جغرافی نگار شهیر یونانی، قوم تپور از قبایل ایرانی تبار دوران باستان و یکی از طوایف سکاها بوده است. طبرستان از زمان ساسانیان تا دورهٔ شاه عباس یکم صفوی سرزمین مستقل به نام آمارد یا آمول بوده که همین شهر آمل خودمختار بوده و از این جهت تاریخی جدا از دیگر سرزمین های ایران دارد. وجود شاهان و اسپهبدان شکست ناپذیر بزرگ مانند فرخان بزرگ که فاتح جنگ با ترکان و اعراب بوده است و حضور جنگجویان طبرستان در سپاه آل بویه، شاه عباس صفوی، نادرشاه افشار و آقامحمدخان قاجار، در طول تاریخ به مازندران و مردم مازندران شهرت خاصی در جنگاوری بخشیده است. از نکات جالب توجه در تاریخ طبرستان قیام های پیاپی علیه ستم گران و بیگانگان و سلسله هایی با عمر ۱۰۰۰ساله می باشد که چشم هر خواننده ای را خیره می کند. بزرگترین (از لحاظ مدت حکومت) سلسله جهان سلسله ای به نام پادوسبانیان بوده که در غرب طبرستان حکومت می کرده.
در پیوند با تاریخ مردم مازندرانی، باید به این نکته توجه داشت که پیشینه اطلاق نام مازندران به طبرستان، پس از سرایش شاهنامه بوده است و در نگاشته های پیش از شاهنامه فردوسی، نامی از مازندران در دست نیست و تاریخ نگاران یونانی و رومی، در گزارش های تاریخی خود پس از قدرت گیری اشکانیان، نام آن سامان را تپوریا(TAPURIA) قید کرده اند. چنانچه در دوران ساسانیان آن را تپورستان خوانده اند و پس از یورش عرب ها در منابع ایرانی و عربی، به طبرستان معرب شده است. همچنین بسیاری از استادان شاهنامه شناس در این باره مقالاتی ارائه کرده اند. مانند کتاب «پژوهشی در شاهنامه» نوشته دکتر حسین کریمان، ادیب و لغت شناس و مورخ معاصر و استاد دانشگاه شهید بهشتی که در باب تفاوت مازندران شاهنامه فردوسی با مازندران امروزی نوشته شده است.مردم مازندرانی یکی از اندک شمار اقوام ایرانی تبار هستند که امروزه از هویت و نام باستانی قومیت ایشان، در جغرافیای یونانی و رومی چون جغرافیای بطلمیوس و استرابو و همچنین گزارش مورخان یونانی و رومی چون آریان و کوینت کورس، نامی بر جای مانده است.
مردمی که امروزه مازندرانی یاد می شوند، همان مردم طبرستان هستند. نام طبرستان معرب نام تپورستان بوده و به پیشینه اسکان یکی از اقوام سکاها و ایرانی با نام تپور، در حاشیه جنوبی دریای مازندران کنونی بازمی گردد. قومی سکایی و ایرانی که در جغرافیای بطلمیوس و جغرافیای استرابو و همچنین در کتاب آناباسیس اسکندر نوشته آریان مورخ یونانی و گزارش کوینت کورس از این قوم یاد شده است.
تاریخ طبرستان، ابن اسفندیار.
مازندران و استرآباد، رابینو.
سکه های مازندران، احسان خلیلی.
مازندران و شاهنامه، صادق کیا.
تاریخ رویان، اولیاءالله آملی.
تاریخ طبرستان، احمد کسروی.
گاوباریان و پادوسبانیان، چراغعلی اعظمی سنگسری.
واقعه قلعه شیخ طبرسی، سیامک ذبیحی مقدم.
مازیار، صادق هدایت و مجتبی مینوی.
ساکنان قدیم غرب دریای مازندران کادوسیان بودند. در منطقه میانی و شرقی دریای مازندران اقوام آنریاک - مردویی و تپورها ساکن بوده که بعدها ایرانیان آن را تپورستان و با آمدن اعراب این منطقه را طبرستان نامیدند. نمی توان گفت این اقوام کی و از کجا آمده اند اما به نظر استرابون، تپورها در حد فاصل آماردها و هیرکانیه (یعنی میان آمل و گرگان امروزی) زندگی می کردند؛ اما دیاکونف نوشته: «تپورها در هیرکانیه ساکن بودند و تحت نفوذ هیرکانیان.» مرز شرقی آن ها استرآباد و مرز غربی آن ها از چالوس بود. از این رو مازندران بخشی از تپورستان است که مرکز آن شهر تاریخی ساری بوده و هست. اراستوفن می نویسد: «قبیله هایی که در کناره دریای کاسپین بودند چنین اند: هیرکانیان-آماردها-آناری ها-کادوسها-آلبانیها-کاسیان.» وی هم چنین نوشته: «تپورها قبیله ای بودند که در سرزمین هیرکانی ساکن و جزو قبایل کنار دریا نبودند.» ظاهراً ایشان قبایل گسترده ای بودند که با آمدن آریایی ها عقب رانده شدند. در مسکوکات سلاطین مستقل مازندران که خود سکه می زدند نام پادشاه تاپورستان آمده است. قوم جل یا گل هم از سفیدرود تا لومیر سکنی داشتند که نام گیلان از نام آن ها بهره گرفته. قوم دیگر مارد یا مازد یا آمارد که از سمت آمل به غرب سکونت داشتند و گویند نام آمل از نام آمارد گرفته شده است.بنابر گزارش بطلمیوس جغرافی نگار شهیر یونانی، قوم تپور از قبایل ایرانی تبار دوران باستان و یکی از طوایف سکاها بوده است. طبرستان از زمان ساسانیان تا دورهٔ شاه عباس یکم صفوی سرزمین مستقل به نام آمارد یا آمول بوده که همین شهر آمل خودمختار بوده و از این جهت تاریخی جدا از دیگر سرزمین های ایران دارد. وجود شاهان و اسپهبدان شکست ناپذیر بزرگ مانند فرخان بزرگ که فاتح جنگ با ترکان و اعراب بوده است و حضور جنگجویان طبرستان در سپاه آل بویه، شاه عباس صفوی، نادرشاه افشار و آقامحمدخان قاجار، در طول تاریخ به مازندران و مردم مازندران شهرت خاصی در جنگاوری بخشیده است. از نکات جالب توجه در تاریخ طبرستان قیام های پیاپی علیه ستم گران و بیگانگان و سلسله هایی با عمر ۱۰۰۰ساله می باشد که چشم هر خواننده ای را خیره می کند. بزرگترین (از لحاظ مدت حکومت) سلسله جهان سلسله ای به نام پادوسبانیان بوده که در غرب طبرستان حکومت می کرده.
در پیوند با تاریخ مردم مازندرانی، باید به این نکته توجه داشت که پیشینه اطلاق نام مازندران به طبرستان، پس از سرایش شاهنامه بوده است و در نگاشته های پیش از شاهنامه فردوسی، نامی از مازندران در دست نیست و تاریخ نگاران یونانی و رومی، در گزارش های تاریخی خود پس از قدرت گیری اشکانیان، نام آن سامان را تپوریا(TAPURIA) قید کرده اند. چنانچه در دوران ساسانیان آن را تپورستان خوانده اند و پس از یورش عرب ها در منابع ایرانی و عربی، به طبرستان معرب شده است. همچنین بسیاری از استادان شاهنامه شناس در این باره مقالاتی ارائه کرده اند. مانند کتاب «پژوهشی در شاهنامه» نوشته دکتر حسین کریمان، ادیب و لغت شناس و مورخ معاصر و استاد دانشگاه شهید بهشتی که در باب تفاوت مازندران شاهنامه فردوسی با مازندران امروزی نوشته شده است.مردم مازندرانی یکی از اندک شمار اقوام ایرانی تبار هستند که امروزه از هویت و نام باستانی قومیت ایشان، در جغرافیای یونانی و رومی چون جغرافیای بطلمیوس و استرابو و همچنین گزارش مورخان یونانی و رومی چون آریان و کوینت کورس، نامی بر جای مانده است.
مردمی که امروزه مازندرانی یاد می شوند، همان مردم طبرستان هستند. نام طبرستان معرب نام تپورستان بوده و به پیشینه اسکان یکی از اقوام سکاها و ایرانی با نام تپور، در حاشیه جنوبی دریای مازندران کنونی بازمی گردد. قومی سکایی و ایرانی که در جغرافیای بطلمیوس و جغرافیای استرابو و همچنین در کتاب آناباسیس اسکندر نوشته آریان مورخ یونانی و گزارش کوینت کورس از این قوم یاد شده است.
wiki: تاریخ طبرستان
تاریخ طبرستان (ابن اسفندیار). تاریخ طبرستان ، کتابی تاریخی اثر ابن اسفندیار است که در حدود ۶۱۳ قمری تألیف شده است. موضوع آن در مورد تاریخ طبرستان از ایام قدیم و بنیاد عمارت شهرها و خصایص و عجایب آن دیار، و ذکر ملوک و اکابر و علما و اهل نجوم و حکما و شعرای محلی است. تاریخ طبرستان از چهار بخش تشکیل شده است و در موضوع خود معتبر است و مطالبی در بردارد که در جای دیگر نمی توان یافت. نثر آن جز در مقدمه از نمونه های دلپذیر انشاء فارسی است. نامه تنسر در این کتاب مندرج است. تمام نسخه های موجود آن در برگیرندهٔ وقایع تا سال ۷۶۰ قمری است و تقریباً حوادث ۱۵۰ سالهٔ بعد از تألیف توسط اولیاءالله آملی بدان افزوده شده است. نسخهٔ کامل آن به اهتمام عباس اقبال در سال ۱۳۲۰ در دو جلد منتشر شد.
تاریخ طبرستان (ابهام زدایی). ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
تاریخ طبرستان (ابن اسفندیار)، اثر ابن اسفندیار
تاریخ طبرستان (رویانی)، اثر علی رویانی طبرستانی
تاریخ طبرستان (ابن اسفندیار)، اثر ابن اسفندیار
تاریخ طبرستان (رویانی)، اثر علی رویانی طبرستانی
دانشنامه آزاد فارسی
تاریخ طَبَرستان
کتابی به فارسی در تاریخ طبرستان (مازندران ) نوشته ابن اسفندیار. مولف این کتاب را در حدود ۶۱۳ق و در سه بخش تاریخ طبرستان ، تاریخ آل زیار و آل بویه ، و تاریخ آل باوند تألیف کرده است. به نظر می رسد بخش میانی اثر ازبین رفته است و گویا برای ترمیم این افتادگی ها مطالبی را بدان افزوده اند و افزون بر آن رویدادهای کتاب را تا ۷۵۰ق پی گرفته اند. نثر کتاب فنی و در پاره ای موارد به تکلّف و تصنّع نزدیک است. عبارات ، اشعار و امثال عربی نیز در آن فراوان دیده می شود. تاریخ طبرستان منبعی معتبر در تاریخ دودمان های حکومتگر طبرستان و گیلان بوده و مطالب ارزنده ای نیز دربارۀ تاریخ ایران پیش از اسلام به ویژه دورۀ ساسانی دارد. این اثر به تصحیح عباس اقبال آشتیانی به چاپ رسید. ادوارد براون نیز تلخیصی از آن را به انگلیسی ترجمه کرده است (۱۹۰۵).
کتابی به فارسی در تاریخ طبرستان (مازندران ) نوشته ابن اسفندیار. مولف این کتاب را در حدود ۶۱۳ق و در سه بخش تاریخ طبرستان ، تاریخ آل زیار و آل بویه ، و تاریخ آل باوند تألیف کرده است. به نظر می رسد بخش میانی اثر ازبین رفته است و گویا برای ترمیم این افتادگی ها مطالبی را بدان افزوده اند و افزون بر آن رویدادهای کتاب را تا ۷۵۰ق پی گرفته اند. نثر کتاب فنی و در پاره ای موارد به تکلّف و تصنّع نزدیک است. عبارات ، اشعار و امثال عربی نیز در آن فراوان دیده می شود. تاریخ طبرستان منبعی معتبر در تاریخ دودمان های حکومتگر طبرستان و گیلان بوده و مطالب ارزنده ای نیز دربارۀ تاریخ ایران پیش از اسلام به ویژه دورۀ ساسانی دارد. این اثر به تصحیح عباس اقبال آشتیانی به چاپ رسید. ادوارد براون نیز تلخیصی از آن را به انگلیسی ترجمه کرده است (۱۹۰۵).
wikijoo: تاریخ_طبرستان
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] تاریخ طبرستان، کتابی به فارسی است درباره طبرستان، تألیف بهاءالدین محمد بن حسن بن اسفندیار کاتب، معروف به ابن اسفندیار، که در قرن هفتم می زیسته است.
از زندگی مؤلف، بیش از آنچه از متن کتاب به دست می آید، دانسته نیست.
محل تولد ابن اسفندیار
احتمالاً خاستگاه وی آمل بوده است.
ابن اسفندیار کاتب و سفیر دربار حسام الدوله
وی از نزدیکان حسام الدوله اردشیر باوند (حک: ۵۶۸ ـ ۶۰۲) و پسرش، شمس الملوک رستم (مقتول در ۶۰۶)، بوده و ظاهراً کاتب و سفیر دربار حسام الدوله نیز بوده است.
به گفته ابن اسفندیار ملک اردشیر، وی را برای کار مهمی به قلعه کوزا فرستاده بود.
سفرهای بسیار ابن اسفندیار
...
از زندگی مؤلف، بیش از آنچه از متن کتاب به دست می آید، دانسته نیست.
محل تولد ابن اسفندیار
احتمالاً خاستگاه وی آمل بوده است.
ابن اسفندیار کاتب و سفیر دربار حسام الدوله
وی از نزدیکان حسام الدوله اردشیر باوند (حک: ۵۶۸ ـ ۶۰۲) و پسرش، شمس الملوک رستم (مقتول در ۶۰۶)، بوده و ظاهراً کاتب و سفیر دربار حسام الدوله نیز بوده است.
به گفته ابن اسفندیار ملک اردشیر، وی را برای کار مهمی به قلعه کوزا فرستاده بود.
سفرهای بسیار ابن اسفندیار
...
wikifeqh: تاریخ_طبرستان
[ویکی نور] تاریخ طبرستان نوشته ابن اسفندیار، بهاء الدین محمد بن حسن بن اسفندیار، کاتب (زنده در 613ق)، تاریخ نگار ایرانیِ اواخر سده 6 و اوایل سده 7ق، است. موضوع این کتاب تاریخ و وقایع طبرستان و مازندران و یاد سرگذشت شاهان و سادات مرعشی و نام ها و لقب های آنان و نیز شگفتی ها و ویژگی های این سرزمین است.
زبان نسخه اصلی کتاب فارسی است؛ اما نسخه حاضر در برنامه برگردان آن به عربی است و توسط آقای احمد محمد نادی تهیه شده است.
درباره زمان تألیف این اثر باید گفت که ابن اسفندیار در 603ق.به نگارش تاریخ خود مشغول بوده است، چه در یک جای آن اشاره می کند که در این زمان، 400 سال از شهادت امام رضا(ع) (203ق.) می گذرد. البته تاریخ یاد شده با توجه به سال شروع تألیف کتاب (پس از آمدن مؤلف به ری در 606ق) تقریبی می نماید.
اثر ابن اسفندیار قدیمی ترین کتاب در تاریخ طبرستان است و از این جهت دارای اهمیت ویژه ای است. انشای آن بسیار فصیح است؛ ولی مؤلف در استعمال لغات عربی افراط ورزیده است. بخش های نخستین این کتاب حاوی مطالب افسانه ای است؛ ولی در مورد طبرستان پس از اسلام، اطلاعات تاریخی و جغرافیایی آن ارزشمند و مستند است، به ویژه آگاهی های بسیاری در مورد افراد مشهور محلی و شاعرانی که به زبان طبری شعر سروده اند. در آن به دست داده شده است.
این کتاب در 4 «قسم»(جزء) نگاشته شده است. در نسخه حاضر تنها قسم(جزء) اول و دوم این اثر منعکس شده است. قسم اول داری چهار باب است:
زبان نسخه اصلی کتاب فارسی است؛ اما نسخه حاضر در برنامه برگردان آن به عربی است و توسط آقای احمد محمد نادی تهیه شده است.
درباره زمان تألیف این اثر باید گفت که ابن اسفندیار در 603ق.به نگارش تاریخ خود مشغول بوده است، چه در یک جای آن اشاره می کند که در این زمان، 400 سال از شهادت امام رضا(ع) (203ق.) می گذرد. البته تاریخ یاد شده با توجه به سال شروع تألیف کتاب (پس از آمدن مؤلف به ری در 606ق) تقریبی می نماید.
اثر ابن اسفندیار قدیمی ترین کتاب در تاریخ طبرستان است و از این جهت دارای اهمیت ویژه ای است. انشای آن بسیار فصیح است؛ ولی مؤلف در استعمال لغات عربی افراط ورزیده است. بخش های نخستین این کتاب حاوی مطالب افسانه ای است؛ ولی در مورد طبرستان پس از اسلام، اطلاعات تاریخی و جغرافیایی آن ارزشمند و مستند است، به ویژه آگاهی های بسیاری در مورد افراد مشهور محلی و شاعرانی که به زبان طبری شعر سروده اند. در آن به دست داده شده است.
این کتاب در 4 «قسم»(جزء) نگاشته شده است. در نسخه حاضر تنها قسم(جزء) اول و دوم این اثر منعکس شده است. قسم اول داری چهار باب است:
wikinoor: تاریخ_طبرستان
کلمات دیگر: