کلمه جو
صفحه اصلی

تاتیانوس

لغت نامه دهخدا

تاتیانوس. ( اِخ ) یکی از صاحب منصبان دولت روم در زمان آنتونیوس. آنتونیوس قشون خود را مجبور کردحرکت کنند و ارمنستان را در طرف چپ خود گذاشته به آذربایجان در آمد و آنرا غارت کرد، او آلات محاصره و قلعه گیری را بر سیصد ارابه حمل کرده بود. در میان این آلات اسبابی داشت که طول آن هشتاد پابود و اگر یکی ازاین آلات می شکست مرمت آن امکان نداشت... آنتونیوس بقدری شتاب در شروع به جنگ داشت که این ماشین آلات را باعث کندی دانسته آنها را در تحت نظارت صاحب منصبی تاتیانوس نام در محلی گذارد. ( ایران باستان ص 2355 ).
... پارتیها تاتیانوس را محاصره کردند واو باده هزار نفر در حین جنگ کشته شد. ( ایران باستان ص 2356 )... این نتیجه باعث دماغ سوختگی و یأس عمومی رومیها گردید. زیرا میدیدند که عده کشتگان پارتی اینقدر کم است و حال آنکه پارتیها وقتی تاتیانوس رامحاصره کردند آنهمه سپاه رومی را کشتند. ( ایران باستان ص 2357 ). دیو کاسیوس ( مورخ ) اسم این سردار را چنین نوشته : اُپیوس ستاتیانوس . ولی پلوتارک اسم او را تاتیانوس ذکر کرده. ( ایران باستان حاشیه ص 2372 ).

دانشنامه آزاد فارسی

تاتیانوس (قرن ۲م)(Tatian)
دفاعیه نویس مسیحی سوری تبار. پس از آن که یونانی آموخت در رم به مسیحیت گروید و مرید یوستینوس شهید شد، اما پس از مرگ استاد از مسیحیت برگشت و به گنوسیان پیوست. آثاری چند نوشته که از میان آن ها خطابه به یونانیان، در دفاع از مسیحیت و انتقاد از هنر و بنیادهای یونانی، برجای مانده است. مهم ترین اثر او تلفیقی از چهار انجیل است به نام دیاتسارون که به یونانی یا سریانی نوشته شده و به کمک قطعات و منقولاتی از آن بعدها تا حدودی بازآفرینی شده است.


کلمات دیگر: