( صفت ) پذیرنده رامش قبول کننده آرامش .
رامش پذیر
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
رامش پذیر. [ م ِ پ َ ] ( نف مرکب ) مخفف رامش پذیرنده. شاد. مسرور. خوشحال. پذیره رامش. قبول کننده و برتابنده طرب و عشرت. ملایم. بارامش :
انوشه بزی شاد و رامش پذیر
که بخت بداندیش تو گشت پیر.
انوشه بزی شاد و رامش پذیر
که بخت بداندیش تو گشت پیر.
فردوسی.
پیشنهاد کاربران
آسودگی، شادابی، آرامش، نشاط، آرامش دهنده
کلمات دیگر: