( مصدر ) شراب نوشیدن باده کشیدن .
ساغر نوشیدن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ساغر نوشیدن. [ غ َ دَ ] ( مص مرکب ) شراب خوردن. ( آنندراج ) ( استینگاس ). باده نوشیدن.باده کشیدن. پیمانه زدن. پیمانه پیمودن. پیاله خوردن. شراب زدن. شراب نوشیدن. صراحی کشیدن. قدح پیمودن.قدح زدن. می زدن. می نوشیدن. می کشیدن :
ز دمسردی واعظان پرمجوش
غفور است یزدان ، تو ساغر بنوش.
ز دمسردی واعظان پرمجوش
غفور است یزدان ، تو ساغر بنوش.
ظهوری ( از آنندراج ).
کلمات دیگر: