کلمه جو
صفحه اصلی

صبح سوزی

فرهنگ فارسی

افروختن صبح .

لغت نامه دهخدا

صبح سوزی. [ ص ُ ] ( حامص مرکب ) افروختن صبح :
یا آه عاشق بود خود بر صبح سوزی نامزد
کان تیر آتش پاش زد بدْرید خفتان صبح را.
خاقانی.


کلمات دیگر: