کلمه جو
صفحه اصلی

شراب کردن

فرهنگ فارسی

شراب ساختن شراب انداختن

لغت نامه دهخدا

شراب کردن. [ ش َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) شراب ساختن. شراب انداختن : پرسیده بودندش از شراب کردن و شراب خوردن ورود زدن و پوستها بستن بر دف و طبل و طنبور و بربط و آنچه بدین ماند. پیغمبر ( ص ) فرمود: که این خصلتها از فرزندان قابیل برخاست. ( از ترجمه طبری بلعمی ).


کلمات دیگر: