کلمه جو
صفحه اصلی

دراباد

فرهنگ فارسی

( در آباد ) ده از دهستان ایزد موسی بخش مرکزی شهرستان اردبیل

لغت نامه دهخدا

( درآباد ) درآباد. [ دُ ] ( اِ مرکب ) جای در فراوان.

درآباد. [ دُ ] ( اِخ )ده از دهستان ایزدموسی بخش مرکزی شهرستان اردبیل ، واقع در 18هزارگزی باختر اردبیل و 10هزارگزی راه شوسه اردبیل به تبریز. کوهستانی ، معتدل ، و بر حسب سرشماری 1335 دارای 200 تن سکنه است. آب از رود آغ امام. محصول آن غلات و حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

دانشنامه عمومی

درآباد. درآباد ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
درآباد (بردسیر) روستایی در دهستان قلعه عسگر بخش لاله زار شهرستان بردسیر استان کرمان
درآباد (سرعین) روستایی در دهستان سبلان بخش سبلان شهرستان سرعین استان اردبیل
درآباد (میرجاوه) روستایی در دهستان انده بخش مرکزی شهرستان میرجاوه استان سیستان و بلوچستان


کلمات دیگر: