کلمه جو
صفحه اصلی

دراز بینی

فرهنگ فارسی

بینی دراز دارد

لغت نامه دهخدا

درازبینی. [ دِ ] ( ص مرکب ) که بینی دراز دارد. أخطم ، أشم و سلعام ؛ درازبینی فراخ حلق کلان شکم. ( منتهی الارب ).


کلمات دیگر: