خصومت کردن جنگ آغازیدن
ستیز گرفتن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ستیز گرفتن. [ س ِ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) خصومت کردن. جنگ آغازیدن :
همان با خردمند گیرد ستیز
کند دل ز نادانی خویش تیز.
تا نگیرد هم قضا با تو ستیز.
همان با خردمند گیرد ستیز
کند دل ز نادانی خویش تیز.
فردوسی.
با قضا پنجه مزن ای تند و تیزتا نگیرد هم قضا با تو ستیز.
مولوی.
کلمات دیگر: