کلمه جو
صفحه اصلی

درازدامن

فرهنگ فارسی

که دامن دراز دارد

لغت نامه دهخدا

درازدامن. [ دِ م َ ] ( ص مرکب ) درازدامان. که دامن دراز دارد. طویل الذیل. ( دهار ): رِفَّل رداء مُذَیَّل ؛ چادر درازدامن. طَبَّة؛ جامه پیش گشاده درازدامن. ( منتهی الارب ). تذییل ؛ درازدامن کردن. ( تاج المصادر بیهقی ).

دانشنامه عمومی

PharomachrusEuptilotis
درازدامن (انگلیسی: Quetzal) به گروهی از پرندگان با رنگ های تند گفته می شود که جزئی از خانواده لانه کنان هستند.


کلمات دیگر: