کلمه جو
صفحه اصلی

دراز انگشت

فرهنگ فارسی

دراز انگشتان

لغت نامه دهخدا

درازانگشت. [دِ اَ گ ُ ] ( ص مرکب ) درازانگشتان. آنکه انگشتان دراز دارد. دارنده انگشتان طویل : [ مردم سودان ] سطبرلب و درازانگشتان و بزرگ صورت باشند. ( حدود العالم ).


کلمات دیگر: