کلمه جو
صفحه اصلی

زرین ستون

فرهنگ فارسی

ستونی ساخته از زرستون طئی

لغت نامه دهخدا

زرین ستون. [ زَرْ ری س ُ ] ( اِ مرکب ) ستونی ساخته از زر. ستون طلائی :
نگهبان آن تخت زرین ستون
ز کان سخن ریخت گوهر برون.
نظامی.
|| عبارت از غلامان زرین کمر... ( آنندراج ). رجوع به زرین و دیگر ترکیبهای آن شود.


کلمات دیگر: