کلمه جو
صفحه اصلی

سپریگ

فرهنگ فارسی

بمعنی سپرک است که چوبی است که بدان زرد رنگ کنند یونجه

لغت نامه دهخدا

سپریگ. [ س ِ ] ( اِ ) بمعنی سپرک است که چوبی است که بدان زردرنگ کنند. ( آنندراج ). چوب زردی که بدان جامه رنگ کنند. ( ناظم الاطباء ). رجوع به سپرک شود. || یونجه. ( ناظم الاطباء ). شبدر. سه برگه. ( اشتینگاس ).


کلمات دیگر: