که در دل و جرات سپهبدراماند شجاع دلیر
سپهبد دل
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
سپهبددل. [ س ِ پ َ ب َدْ / ب ُدْ، دِ ] ( ص مرکب ) که دردل و جرأت سپهبد را ماند. شجاع. دلیر :
جهاندیده از شهر شیراز بود
سپهبددل و گردن افراز بود.
سپهبددل و لشکر افروز بود.
جهاندیده از شهر شیراز بود
سپهبددل و گردن افراز بود.
فردوسی.
کجا نام آن شاه فیروز بودسپهبددل و لشکر افروز بود.
فردوسی.
کلمات دیگر: