کلمه جو
صفحه اصلی

ختم گشتن

فرهنگ فارسی

تمام شدن بعد از آن دیگر چیزی نبودن .

لغت نامه دهخدا

ختم گشتن. [ خ َ گ َ ت َ ] ( مص مرکب ) تمام شدن. بعد از آن دیگر چیزی نبودن. بپایان رسیدن :
یکی ختم نبوت گشته ذاتش
یکی ختم ممالک بر حیاتش.
نظامی.


کلمات دیگر: