سپر دارد آنکه سپر بر میدارد
سپرور
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
سپرور. [ س ِ پ َرْ وَ ] ( ص مرکب ) سپردار. آنکه سپر می دارد. ( ناظم الاطباء ) :
سپرور پیاده ده ودو هزار
گزین کرد شاه از در کارزار.
سپرور پیاده ده ودو هزار
گزین کرد شاه از در کارزار.
فردوسی.
کلمات دیگر: