زرد رخسار که رخساری زرد داشته باشد
رخسار زرد
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
رخسارزرد. [ رُ زَ ] ( ص مرکب ) زردرخسار. که رخساری زرد داشته باشد. که گونه هایی زرد دارد :
در آرزوی روی تو هر صبحدم چو من
رخسارزرد خیزد از بستر آفتاب.
در آرزوی روی تو هر صبحدم چو من
رخسارزرد خیزد از بستر آفتاب.
خاقانی.
کلمات دیگر: