کرم کش
فارسی به انگلیسی
vermicidal
فرهنگ فارسی
کرم کشنده . کشنده کرم
لغت نامه دهخدا
کرم کش. [ ک ِ ک ُ ] ( نف مرکب ) کرم کشنده. کشنده کرم. قاتل الدود. قاتل الدیدان. هر یک از داروها که کرم روده کشد. ( یادداشت مؤلف ).
فرهنگستان زبان و ادب
{vermicide} [کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] دارو یا آفت کشی که از آن برای از بین بردن انواع کرم ها استفاده می شود
کلمات دیگر: