کلمه جو
صفحه اصلی

مشواذ

فرهنگ فارسی

دستارسر دستار سرج

لغت نامه دهخدا

مشواذ. [ م ِش ْ ] ( ع اِ ) دستار سر. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). دستار سر. ج ، مشاویذ. ( ناظم الاطباء ). مِشْوَذ. عمامه. ( اقرب الموارد ). رجوع به مشوذ شود.


کلمات دیگر: