راه تاریک بد راه
تیره راه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
تیره راه. [ رَ / رِ ] ( ص مرکب ) راه تاریک. || بدراه. بددین. منحرف :
زمانی همی گفت بر ساوه شاه
چه سود آمد از جادوی تیره راه.
زمانی همی گفت بر ساوه شاه
چه سود آمد از جادوی تیره راه.
فردوسی.
رجوع به تیره و دیگر ترکیبهای آن شود.کلمات دیگر: