اسم چون قائم بغیر و وجود آن بدیگری بسته باشد آنرا اسم معنی گویند .
اسم معنی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
اسم معنی. [ اِ م ِ م َ نا ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) اسم چون قائم بغیر و وجود آن به دیگری بسته باشد، آنرا اسم معنی گویند: رنجش ، دانش ، سپیدی ، سیاهی ، انسانیت. و آن مقابل اسم ذات است. رجوع به اسم ذات شود.
کلمات دیگر: