میغ سیاه و تیره ابر سیاه و ظلمانی
تیره میغ
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
تیره میغ. [ رَ / رِ ] ( اِ مرکب ) میغ سیاه و تیره. ابر سیاه و ظلمانی :
جهان چون شب بهمن از تیره میغ
چه ابری که باران او تیر و تیغ.
همی آتش افروخت از هر دو تیغ.
جهان چون شب بهمن از تیره میغ
چه ابری که باران او تیر و تیغ.
فردوسی.
چو برق درخشنده از تیره میغهمی آتش افروخت از هر دو تیغ.
فردوسی ( از اسدی ).
کلمات دیگر: