کلمه جو
صفحه اصلی

بازتابگر

فارسی به انگلیسی

escent, echo, glossy, mirror, reflector, reflectively

فرهنگ فارسی

در فاصله‌یابی الکترونیکی، سطح یا ترکیبی از سطوح که پرتوِ رسیده را در همان جهت به فرستنده بازگرداند متـ . بازتابنده


فرهنگستان زبان و ادب

{reflector} [مهندسی نقشه برداری] در فاصله یابی الکترونیکی، سطح یا ترکیبی از سطوح که پرتوِ رسیده را در همان جهت به فرستنده بازگرداند متـ . بازتابنده


کلمات دیگر: