یکی از انواع خدمات راداری ارائهدهندۀ اطلاعات و توصیۀ لازم درصورت انحراف جدی هواگرد از رد سیر (track) مشخصشده و تداخل احتمالی شدآمد یا تقرب به کمک دستگاه از نقطۀ شروع تقرب نهایی بهسمت باند
پایش راداری
فرهنگ فارسی
فرهنگستان زبان و ادب
{radar monitoring} [حمل ونقل هوایی] یکی از انواع خدمات راداری ارائه دهندۀ اطلاعات و توصیۀ لازم درصورت انحراف جدی هواگرد از رد سیر (track ) مشخص شده و تداخل احتمالی شدآمد یا تقرب به کمک دستگاه از نقطۀ شروع تقرب نهایی به سمت باند
کلمات دیگر: