باد مخالف
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
باد مخالف
باد مخالف، باد روبرو
فرهنگ فارسی
بادی در خلاف جهت حرکت جسم متحرک نسبت به زمین
لغت نامه دهخدا
باد مخالف. [ دِ م ُ ل ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) بادی که مخالف جهت حرکت کشتی وقایق وزد. ضد باد موافق. بادی که کشتی را زیان داردو این مقابل باد مراد و باد موافق است و گاهی در غیر کشتی نیز اطلاق کنند. محتشم کاشی گوید :
برهم زده داردگل نازک ورقت را
آن باد مخالف که گذر سوی تو دارد.
افتادن برگ هست معذور.
برهم زده داردگل نازک ورقت را
آن باد مخالف که گذر سوی تو دارد.
( از آنندراج ).
چون باد مخالف آید از دورافتادن برگ هست معذور.
نظامی.
رجوع به باد و باد شرطه و شرطه شود.فرهنگستان زبان و ادب
{headwind, opposing wind} [علوم جَوّ] بادی در خلاف جهت حرکت جسم متحرک نسبت به زمین
پیشنهاد کاربران
کژوژ. [ ک َژْ وَ ] ( نف مرکب ) کج وز. کژوزنده. بادی که کج وزد. باد مخالف. نکباء. ( التفهیم ) .
کلمات دیگر: