کیسه دار
فارسی به انگلیسی
pouched, marsupial, encysted
مترادف و متضاد
بطور شل و ول، کیسه دار، بطور باد کرده
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - آنکه دارای کیسه ( پول و غیره ) است . ۲ - شخصی که چیز ها را بوقت ارزانی بخرد و نگاهدارد و در ایام گرانی بفرشد محتکر : کفر و دین را نیست در بازار عشق کیسه داری چون خم گیسوی تو . ( سنائی ) ۳ - جانوری از راست. کیسه داران . یا کیسه داران . جمع کیسه دار راسته ایست از پستانداران پست جزو دست. بی جفتان که جنس ماد. آن در حالت بارداری فاقد جفت است و بنابراین جنین در رحم میتواند تغذیه کند لذا بمحض آنکه مدت کمی ( در حدود یک هفته ) از لقاح تخمک گذشت و جنین هنوز در دور. اولی. نمو خود میباشد و تقریبا بانداز. لوبیا یی است از رحم خارج میشود و مادر جنین را با پوز. خود برداشته در کیسه ای که در پایین شکمش دارد قرار میدهد و بقی. پرورش جنین در این کیسه انجام میشود و هم در آنجا بعلت و جود غده های مترشح شیر تغذیه و رشد میکند . وجه تسمی. این راسته از پستانداران بواسط. وجود همین کیسه است که در حکم رحم ثانی برای نوزاد میباشد . بهمین جهت این پستانداران را جانوران دو رحمی نیز گفته اند . کانگورو ساریگ دازیور جزو جانوران این راسته اند .
لغت نامه دهخدا
کیسه دار. [ س َ / س ِ ] ( نف مرکب ) کیسه دارنده. آنکه دارای کیسه ( پول و غیره ) است. ( فرهنگ فارسی معین ). || شخصی را گویند که چیزها را به هنگام ارزانی بخرد و نگاه دارد تا زمانی که آن جنس به غایت گرانی رسد، آنگاه بفروشد. ( فرهنگ جهانگیری ). شخصی را گویند که چیزها به وقت ارزانی بخرد و نگاه دارد و در ایام گرانی بفروشد. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ).کنایه از کسی که در ارزانی چیزها را به امید گرانی ذخیره کند. ( آنندراج ). محتکر. ( فرهنگ فارسی معین ). قُسطار. ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
کفر و دین را نیست در بازار عشق
کیسه داری چون خم گیسوی تو.
از بس به زخمهای جگر کیسه کرده اند
دلشاد گشته ام که شدم مرد کیسه دار.
کفر و دین را نیست در بازار عشق
کیسه داری چون خم گیسوی تو.
سنائی ( از جهانگیری ).
هم اکنون این بازرگان برسد و نرخ صندل من کساد پذیرد، بروم و به حیلت صندلها از وی جدا کنم ، پس بر شکل بیاعان و هیأت کیسه داران بیرون آمد و قدری چوب صندل با خود آورد. ( سندبادنامه ص 300 ).از بس به زخمهای جگر کیسه کرده اند
دلشاد گشته ام که شدم مرد کیسه دار.
میر الهی همدانی ( از آنندراج ).
|| بردارنده کیسه. || قاصد و پیک. ( ناظم الاطباء ). || جانوری از راسته کیسه داران. ( فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کیسه داران شود.دانشنامه آزاد فارسی
کانگورو
کیسه دار (marsupial)
پستاندارانی که افراد مادۀ آن ها دارای کیسه ای اند که نوزاد کوچک و نارسشان را مدتی طولانی پس از تولد در آن حمل می کنند. گونه های کیسه داران عبارت اند از همه چیزخوار، علف خوار، و گوشت خوار. کانگورو، خرس وُم بَت، اُپاسُم، موش خرمای جهنده (کیسه داری پرنده)، بندی کوت (کانگورویی شبیه موش)، والابی، و دسی یور نمونه هایی از کیسه داران اند. مورچه خوار کیسه دار استرالیایی، معروف به نوم بت، از این قانون مستثنی و فاقد کیسه است. بنابه تحقیقی دربارۀ نوعی کیسه دار منقرض شدۀ استرالیایی (سال۲۰۰۰)، این جانور شکارگری وحشی بوده است که چندین میلیون سال در استرالیا می زیسته و ۵۰هزار سال قبل ازبین رفته است. محققانی که بازمانده های سنگواره را مطالعه می کنند معتقدند گونۀ Thylacoleo Carinfex، که قبلاً علف خواری کم وزن فرض می شد، به اندازه شیر ماده بوده است و جمجمه و دندان هایش برای پاره کردن گوشت سازش یافته بودند.
wikijoo: کیسه_دار
کلمات دیگر: