کلمه جو
صفحه اصلی

دروغگو درامدن

فارسی به انگلیسی

to turn out a liar, to contradict oneself

مترادف و متضاد

belie (فعل)
افترا زدن به، بد وانمود کردن، دروغ گفتن، دروغگو درامدن، عوضی نشان دادن


کلمات دیگر: