کلمه جو
صفحه اصلی

مقاله نویس

فارسی به انگلیسی

essayer, essayist

فارسی به عربی

کاتب , معلق صحفی

مترادف و متضاد

columnist (اسم)
مقاله نویس

essayist (اسم)
مقاله نویس

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه مقامه نویسد .
که مقاله نویسد . که مقاله برای روز نامه ها و مجلات نویسد .

لغت نامه دهخدا

مقاله نویس. [ م َ ل َ / ل ِ ن ِ ] ( نف مرکب ) که مقاله نویسد. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). که مقاله برای روزنامه ها و مجلات نویسد. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به مقاله ( معنی آخر ) شود.

دانشنامه عمومی

مقاله نویس یا نوشتارنویس کسی است که نوشتار یا مقاله بنویسد.
وحدت موضوع:
مقاله باید حول یک موضوع مشخص نوشته شود. نباید مرتب از این شاخه به آن شاخه پرید و خواننده را در میان داده های متفاوت و بی ربط سرگردان کرد.
نویسنده باید زمان مقاله را از ابتدا تا به انتها ثابت نگاه دارد. اگر قرار است رویدادی در دوران حاضر بررسی شود نباید در میانهٔ مقاله به بررسی جوانب همان موضوع در عصر قاجار پرداخت. دقت شود این امر تناقضی با آوردن مقایسه های تاریخی ندارد.
مکان مقاله نیز باید ثابت نگاه داشته باشد. اگر مقاله دربارهٔ پدیده ای در ایران نوشته می شود نباید در پایان، سر از تحلیل همان موضوع در شیلی درآوریم!


کلمات دیگر: