( آب افتاده ) میوه نیم رس متاعی در آب دریا یا رود تر شده و رنگ بگردانیده و زیان دیده
اب افتاده
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( آب افتاده ) آب افتاده. [ اُ دَ / دِ] ( ن مف مرکب ) میوه نیم رَس. || متاعی در آب دریا یا رود تر شده و رنگ بگردانیده و زیان دیده.
کلمات دیگر: