کلمه جو
صفحه اصلی

اب گل

فرهنگ اسم ها

اسم: آبگل (دختر) (فارسی) (گل) (تلفظ: abgol) (فارسی: آبگل) (انگلیسی: abgol)
معنی: گلاب مایعی خوشبو که از برگ گلها بدست می آید

فرهنگ فارسی

( آب گل ) گلاب
گلاب

لغت نامه دهخدا

( آب گل ) آب گل. [ ب ِ گ ُ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گلاب. عطری که از گل سرخ گیرند : و از وی [ از پارس ] آب گل و آب بنفشه... خیزد. ( حدودالعالم ).
از آن پس به آب ِ گُل و بوی خوش
بشستند دست و نشستند کش.
اسدی.

دانشنامه عمومی

آبگل (فیروزآباد). آبگل (فیروزآباد)، روستایی از توابع بخش میمند شهرستان فیروزآباد در استان فارس ایران است.
این روستا در دهستان پرزیتون قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱٬۵۷۹ نفر (۳۵۶خانوار) بوده است.

ابگل ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
ابگل (بویراحمد)
ابگل (منوجان)

ابگل (بویراحمد). ابگل (بویراحمد)، روستایی از توابع بخش مارگون شهرستان بویراحمد در استان کهگیلویه و بویراحمد ایران است.
این روستا در دهستان زیلائی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۹۷ نفر (۱۷خانوار) بوده است.

ابگل (منوجان). ابگل (منوجان)، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان منوجان در استان کرمان ایران است.
این روستا در دهستان کشمیران قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۰۸ نفر (۳۰خانوار) بوده است.


کلمات دیگر: