کلمه جو
صفحه اصلی

اب نم

فارسی به انگلیسی

water sprinkled in fine sprays, wet

لغت نامه دهخدا

ابنم. [ اِ ن ُ ] ( ع اِ ) پسر. ابن. و نون آن در اختلاف تراکیب تابع میم است و به سه حرکت مُعْرَب شود.


کلمات دیگر: