کلمه جو
صفحه اصلی

پادرختی

فرهنگ فارسی

( اسم ) میوه های کرم خورده که پای درخت میافتد مقابل دستچین .
میوه های کرم زده و امثال آن که خود از درخت ریزد

فرهنگ معین

(دَ یا دِ ) (اِمر. ) میوه هایی که به هر دلیلی (باد، کرم خوردگی )در پای درخت بریزد. مق دست چین .

لغت نامه دهخدا

پادرختی. [ دِ رَ ] ( اِ مرکب ) میوه های کرم زده و امثال آن که خود از درخت ریزد. میوه هائی که نچینند و خود از درخت فروریزد و این نوع پست تر از چیده باشد. مقابل دست چین.

فرهنگ عمید

میوه ای که از درخت به پای درخت افتاده باشد، میوه ای که از پای درخت جمع کنند.


کلمات دیگر: